۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

قضاوت یا حماقت

این حکایت من را به یاد نکته ای انداخت که برای حرف اول این هفته مناسب دیدم .

«مردی هر روز در بازار گدايی می‌کرد و مردم هم حماقت او را دست می‌انداختند. دو سکه به او نشان می‌دادند که يکی از طلا بود و يکی از نقره. اما مرد گدا هميشه سکه نقره را انتخاب می‌کرد.
اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد می‌آمدند و دو سکه به او نشان می‌دادند و مرد گدا هميشه سکه نقره را انتخاب می‌کرد.

تا اينکه مرد مهربانی از راه رسيد و از اينکه مرد گدا را آنطور دست می‌انداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند٬ سکه طلا را بردار. اينطوری هم پول بيشتری گيرت می‌آيد و هم ديگر دستت نمی‌اندازند.

مرد پاسخ داد: حق با شماست٬ اما اگر سکه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نمی‌دهند تا ثابت کنند که من از آنها احمق‌ترم.
در حقیقت من از قضاوت غلت مردم در مورد خودم سود میبرم

همیشه آدمهایی که در جامعه بقیه رو احمق فرض میکنند کلاهشان پس معرکه است . تقریبا همه بزرگان اندیشه در طول تاریخ به این نکته به نوعی اشاره کرده اند که هیچ گاه اطرافیان خود را دست کم نگیرید و در مورد آنچه میشنوید و یا مشاهده میکنید به راحتی قضاوت نکنید .

به گمان برای پی بردن به این مطلب که ریشه همه قضاوتهای این چنینی غرور و بد بینی است، نیازی به داشتن دکترای روانشناسی نیست .
شنیدن ماجرای غم انگیز یک هموطن که دست به قطل فرزند خود زده است با واکنشهای عجیب و غریبی از طرف جامعه ایرانیان مقیم استرالیا مکواجه شد . تلفنهای ما به صدا در آمد و خوانندگان هر یک در صدد آن بر آمده بودند که به نوعی از آنچه پیش امد بود خبر های دست اولی به دست آورند .

در حالی که هنوز گزارشات رسمی در مورد این حادثه نقاط تاریک بسیار داشت ،ذهن خلاق هموطنانمان داستانهایی متعدد و عجیب غریب ساخته خود را سینه به سینه منتقل میکرد
خبر ها با سرعتی بالاتر از اینترنت همه جا پخش شده بود و از همه بد تر آن که هیچ کدام از شایعات بویی از واقعیت نبرده بود .

خلاقیت ذهن هموطنانمان آبروی یک خانواده را همچون آب حیات در شیشه بلورین دست به دست میکند بدون آن که کسی لحظه ای صادقانهخ خود را به جای آنها در نظر گرفته باشد .

همه ما در روز با قضاوتهای غلط خود دست به گریبان هستیم و تقریبا همه ما چوب قضاوتهای غلط خود را دیر یا زود ، دانسته و یا ندانسته م خواهیم خورد .
حال اگر هر روز قبل از رفتن به رختخواب با خود فکر کنیم که در طی روز در مورد چه چیزهایی بدون داشتن اطلاعات کافی قضاوت کرده ایم حتما در صندوق خانه ذهن خود به موارد متعددی بر خواهید خورد . خوشا به حال آو که از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و در مورد هیچ چیز و هیچ کس قضاوت نمیکند .

هیچ نظری موجود نیست: