۱۳۸۶ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

بی اعتباری در سه پرده !

پرده اول

«خیلی دوست دارم بچه هام رو تا کوچک هستند به ایران ببرم ٬ بچه ها از دیدن ده ها  پسر عمو و دختر خاله و پسر دایی به شوق میان . ولی راستش رو بخوای هر دفعه بر میگردم با خودم  پیمان میبندم دیگه به ایران نرم » ٬ این حرفهای یکی از  خوانندگان ماست که سالها است  به استرالیا مهاجرت کرده و  فرزندانش در اینجا به دنیا آمده اند . در جواب این سوال که چرا چنین احساسی نسبت به وطنت پیدا کردی ؟ جملاتی رو شنیدم که خیلی وقت بود از اونها فرار میکردم .

«توی ایران بچه های من با نوعی دوگانگی  رو برو میشوند که اثرات بدی روی اونها میزاره . در ایران بچه های هم سن و سال اون ها  در مکالمات روزمره و حتی بازیهاشون به راحتی  از دروغ استفاده میکنند . در یک مورد خواهر زاده ام که همسن دختر من بود و به او خیلی علاقه پیدا کرده بود برای  کشاندن او به اطاق خودش به او گفت اگر به اطاق من بیایی عروسک قشنگی به تو نشان خواهم  داد . در حالی که چنین عروسکی اصولا وجود نداشت !! دختر من با چشم گریان  از اطاق خارج شد و تا چند روز به دفعات از من سوال میکرد که چرا  دختر عمه او به او دروغ گفته است؟!! ». 

اگر خاطرات گذشته خود را مرور کنیم مواردی را به یاد میآوریم که عضوی از فامیل برای  کشیدن شما به طرف خود  قاقا لیلی و یا چیری شبیه به آن را به شما وعده داده  و شما را در خماری آن نگه داشته است .

پرده دوم تابستان  سال 1374 :

یکی از دوستانم از سفر ترکیه برگشته است . او که برای گرفتن ویزای امریکا به ترکیه سفر کرده بود و قبل از سفر به مدارک دانشگاهی و سابقه کاری در یک شرکت معتبر سوییسسی مینازید ٬ دست از پا درازتر با دماغی آویزان به وطن بازگشت . «وقتی مدارکم را به مسئول مربوطه در سفارت امریکا نشان دادم یک مهر قرمز خوش رنگ در پاسپرتم جایزه گرفتم » .او ادامه داد که «افسر مربوطه در سفارت آمریکا در جواب اعتراض من و اشاره ام به مدارک موجود  جمله ای گفت که  هرگز فراموش نحواهم کرد ٬ او گفت  اگر از شما ایرانی ها مدرک مرگ و شناسنامه باطل شده تان را هم بخواهیم آن را  از یکی از جیبهایتان بیرون میاورید !!  دوست عزیزم که هنوز هم در همان شرکت سوییسی در ایران مشغول به کار است میگفت ببین چقدر بی اعتبار شده ایم که حتی مدارک معتبر و رسمی ما را هم قبول نمیکنند . به او گفتم  در مقابل یک نفر مثل تو صد ها نفر وجود دارند که بامدارک غیر واقعی به  این سفارتها مراجعه کرده اند و به انها باید حق داردکه برای ما اعتباری قائل نباشند !  

پرده سوم  14 سال بعد در آستانه سال 1387 

یک ایمیل دریافت میکنم . طبق معمول خبری بد در رابطه با ایران و ایرانی است . خبر  خاری است در چشم ٬ و نیازی به شرح بیشتر ندارد ! تیتر خبر  بدین شرح است :

« اتباع ایرانی ( پس از اتباع افغانستان ) در زمینه بدست آوردن اجازه سفر به دیگر کشورهای جهان بی اعتبارترین ملت جهان شناخته می شوند». طبق این گزارش مردم کشورهای فنلاند - دانمارک و آمریکا با داشتن اجازه سفر بدون ویزا به 130 کشور جهان معتبرترین و اتباع ایران با داشتن اجازه سفر بدون نیاز به ویزا به 14کشور دنیا بی اعتبارترین اتباع یک کشور در جهان محسوب می شوند. اتباع کشورهای قحطی زده ای مانند بورکینافاسو ٬ اتیوپی ٬ سومالی و جیبوتی در جهان به مراتب معتبرتر از مردم ایران هستند » . نیازی به  نوشتن پرده چهارم ندیدم!! 


متن نوشته های منتشره در حرف اول را میتوانید در  وب سایت

 harfe-aval.blogspot.com 

مشاهده کنید 



هر روزتان شاد تر از نوروز 

هیچ نظری موجود نیست: